سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/5/7
12:11 صبح

داوری حضرت علی (ع) در باره زنی که سفیده تخم مرغ بر جامه خود ریخت

بدست مهدی فرهادپور در دسته

در کتاب عجایب احکام امیر المومنین (ع)است که حدیث کرده مرا پدرم محمد بن ابی عمیر از عمربن یزید از ابی المعلیاازحضرت ابی عبدالله صادق (ع)که آن حضرت فرمود:زنی را نزد عمر بن الخطاب آوردند که دامن مردی از انصار گرفته بود و آن زن به آن مرد انصاری مایل و خاطر خواه بود ..و حیله و چاره ای نداشت..پس تخم مرغ گرفت و زرده آن را بیرون آورده سفیده را بر جامعه های خود و بین .....ریخت پس از آن به نزد عمر شد و گفت ای امیر این مرد من را در فلان موضع چنین و چنان گرفت و مرا رسوا کرد ..عمر خواست آن مرد انصاری را عقوبت کند ولی علی (ع)در آنجا نشسته بود...


آن مرد انصاری گفت ای امیر (خطاب به خلیفه دوم)در کار من عجله روا مدار تا روشن شود..عمر به امیر المومنین رو کرده و گفت:یا ابلحسن شما چه می بینید در این باره؟


علی (ع)سفیدی در جامعه آن زن مشاهده کرد..فرمود شاید این زن در این مورد حیله کرده باشد سپس فرمود..آب جوشیده بسیار داغ برای من بیاورید..آب داغ و جوشیده برای آن حضرت آماده کردندپس حضرت امر کردند که آب جوشیده و داغ را بر روی آن سفیدی جامعه زن بریزند..پس آب جوش را بر موضع ریختند.


آن سفیدی جامه مستوی شد و خود را بگرفت و بسته شد..پس امیر المومنین آن سفیده بسته شده را بر گرفت و در دهان خود انداخت و چون طعم آن را دریافت و چشید از دهان خود بیرون انداخت ..بعد از آن به آن زن رو کرد تا آنکه زن اقرار کرد و اعتراف نمود به این تزویر و حیله..
ali

88/5/7
12:9 صبح

داستان زن دیوانه که زنا کرده بود

بدست مهدی فرهادپور در دسته


شیخ مفید در ارشاد فرموده:که علمای اهل سنت و شیعه روایت کرده اند که کسی با زن دیوانه زنا نموده و پس عمر بن الخطاب امر کرده بود که بر او حد زنا اقامه نمایند .پس امیر المومنین فرمود چه شده بر این زن دیوانه آل فلان؟...



عرض کردند که کسی با این زن زنا کرده و فرار نموده و بینه بر این اقامه شده و عمر حکم کرده که بر این زن حد جاری شود علی(ع)فرمودند این زن را به نزد عمر ببرید و به او بگویید که آیا ندانستی که این زن مجنون آل فلان است و او عقل ندارد و در اختیار خود نیست؟


ورسول خدا فرموده قلم تکلیف بر داشته شده از دیوانه تا عاقل شود و بهوش خویش باز آید و این دیوانه عقل ندارد.


آن زن را نزد عمر بردند و حد را از او برداشت و گفت:فرج الله عند لقد کدت اهلک فی جلدها..خداوند در کار علی گشایش دهد که نزدیک بود بواسطه حد زدن بر این دیوانه هلاک شومali

88/5/7
12:5 صبح

داوریامام علی(ع)ر باره راه زنان

بدست مهدی فرهادپور در دسته

و حکم فرمود در مورد کسانیکه راه زنی مسلمانان می کنند و آنها را به قتل می رسانند و اموال آنها را بغارت می برند ..که کشته شوند و بدار آویخته شوند.


و حکم کرد در باره کسیکه اموال مردم را می برد ولی کسی را نمی کشت . اینکه دست و پای آنها را بخلاف یکدیگر قطع کنند(یعنی دزد را به قتل نمیرساند ولی دست راست و پای چپشان را قطع می کنند )


داوری آن حضرت در باره مردی که پسر سیاه خود را انکار می کرد


پسر سیاه رنگی را نزد عمر خلیفه دوم آوردند و پدر فرزند می گفت این فرزند من نیست .


عمر خواست قضاوتی براند و امر کرد به تعزیر آن مرد!علی (ع)به آن مرد فرمود که : هیچگاه با مادر این فرزند در ایام حیض همبستر شده ای؟


گفت آری..فرمود :از این روی خداوند اورا سیاه چهره پدید آورد .


و در روایت کلبی است که امیر المومنین فرمودند : بروید زیرا که این پسر شما است و چون خون بر نطفه غلبه کرده است فرزند شما سیاه چهره شده.

88/5/7
12:3 صبح

داستان های از قضاوت حیرت انگیز مولا علی ع

بدست مهدی فرهادپور در دسته

مردی که یکی را نگهداشت و دیگری او را کشت و یکی دیگر نگاه می کرد.
به روایت کتاب مردی که مرد دیگری را نگاه داشت و مرد دیگری او را بکشت و یک مرد دیگر نظارهگر این صحنه بود و از قتل جلو گیری نکرد .به محضر امیر المومنین آوردند و او چنین حکم کرد که :قاتل را به قتل برسانند و آن کس که مقتول را نگاه داشته به حبس ابد اندازند تا بمیرد و آن شخصی که نظاره گر حادثه بوده و از قتل جلو گیری نکرده را نیز دو چشمانش را از حدقه بیرون آورند تا کور شود.

منبع :کتاب داوریهای حیرت انگیزali

88/5/6
11:42 عصر

ملاکهای انتخاب بهترین اسم

بدست مهدی فرهادپور در دسته

1. گویای خصلت نیکو و اخلاق خوب و پسندیده باشد.
2. نشان و علامتی از آرمان، عقیده و مکتب اعلای شیعه داشته باشد.
3. بدور از خرافات و هوس‌ها باشد.
4. یادآور افتخارات گذشته و افتخار آفرینان گذشته باشد.
5. همراه عقل، خرد و اندیشه‌ی صحیح باشد.
بر طبق ملاک‌های بالا ترتیب اسماء انتخابی چنین است:
1. یکی از نام‌ها و صفات نیکوی الهی مانند، عبدالله، عبدالرحیم و ...
2. یکی از نام‌های انبیاء و ائمه اطهار(ع) باشد مانند: موسی، عیسی، ابراهیم، محمد، علی، فاطمه، مریم، حسن و حسین و مهدی و...
3. بر گرفته از اسامی رهپویان راه حقیقت مانند: سلمان، مقداد، اباذر و ... باشد.

معرفی کتاب:
برای مطالعه‌ی بیشتر در این باره مراجعه فرمایید به:
1. کتاب «فرهنگ نامگذاری در آیات و روایات»، محمد موحدی نژاد
2. کتاب فاطمه الگوی زن مسلمان، احمد صادقی اردستانی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، تابستان 74

88/5/6
11:41 عصر

حضرت علی(ع) و انتخاب اسامی فرزندان

بدست مهدی فرهادپور در دسته

پرسش:
همانطور که حضرت علی(ع) اسامی فرزندان خود را که خداوند بر آنها نهاد را، درخواست کرد از عبری به عربی برگردانده شود؟ چرا ما هم اسامی عربی را و از جمله نام اهل بیت را که عربی است به فارسی برنگردانیم و یا اصلاً استفاده نکنیم؟

پاسخ:
فرض سؤال شما تصوری است که از تغییر اسامی فرزندان حضرت علی(ع) از عبری به عربی و به درخواست حضرت صورت گرفته است. که باید گفت چنین نبوده بلکه مطلب به گونه‌ای دیگر است. ماجرا از این قرار است: هنگامی که امام حسن(ع) به دنیا آمدند، انتخاب نام این کودک به عهده‌ی پیامبر اکرم(ص) نهاده شد و ایشان نیز در این امر بر خدای خود پیشی نگرفتند لذا جبرئیل نازل شد و عرض کرد، از آنجا که جایگاه علی بن ابیطالب نسبت به شما مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است، نام عربی فرزندان هارون (حسن و حسین) را بر فرزندان علی بن ابیطالب قرار بده و ایشان نیز چنین کردند.1 و چنین نبوده که جبرئیل اسامی عبری فرزندان هارون را ابلاغ کند و بعد حضرت علی(ع) تغییر آنها را تقاضا کند. به هر حال چه این تغییر اسامی را بپذیریم و چه نپذیریم باید توجه داشت که:
1. یکی از نکات مهم در بکارگیری الفاظ و واژه‌ها تفاهم عرفی آنهاست بگونه‌ای که مشکلی در تلفظ و استفاده پیش نیاید. در زمان حضرت علی(ع) دو زبان عبری و عربی کاملاً از یکدیگر متمایز و جدا بودند و استفاده از واژه‌های عبری کار پسندیده‌ای به نظر نمی‌رسید ولی در زمان ما چنین تمایز و جدائی بین زبان عربی و فارسی وجود ندارد و اصلاً نمی‌توان فارسی را از واژه‌های عربی جدا نمود. لذا استفاده‌ی از اسامی عربی ـ آن هم با این سابقه‌ی طولانی در استفاده و آشنایی ما با آنها ـ اشکالی ندارد.
2. با توجه به اینکه محتوای دین اسلام و کتاب آسمانی آن قرآن، کامل‌ترین محتواست، باید این کامل‌ترین محتوا در کامل‌ترین قالب ریخته شود که آنهم زبان عربی است، پس تغییر کلمات از زبان عبری به عربی حرکت از ناقص به کامل است و نوعی پیشرفت محسوب می‌شود، آیا تغییر اسامی از عربی به فارسی نیز پیشرفت است؟ علاوه بر اینکه عربی بعنوان زبان قرآن، اسلام و مکتب ما از جایگاه و شأن خاصی برخوردار است. و استفاده از نام‌های اسلامی نوعی فرهنگ سازی و گسترش فرهنگ دینی بشمار می‌آید که حرکتی مثبت است.
3. تغییر اسامی از زبانی به زبان دیگر هر چند ممکن است، ولی باید توجه داشت که تمام معنای کلمه هنگام تغییر و ترجمه، منتقل نمی‌شود و هیچگاه واژه‌ی ترجمه شده آن پیشینه‌های تاریخی و جهات مثبت و منفی کلمه‌ی اصلی را به همراه ندارد. یعنی معادل هر واژه‌ای از اصل آن ناقص‌تر است. علاوه بر اینکه اسامی افراد و مکان‌ها قابل ترجمه و تغییر نیستند، مثلاً نمی‌توان هنگام ترجمه‌ی مطلبی پیرامون «شهید کشوری(ره) فامیل او را مثلاً به انگلیسی تغییر داد و گفت: civil (به معنای کشوری)، باید متذکر شد که اسامی ائمه(ع) همگی حالت وصفی دارند یعنی در صورت تغییر و ترجمه اینگونه می‌شوند، محمد ? ستوده، علی ? بلند مرتبه، صادق ? راستگو و ... که البته معادل‌های آنها بار معنایی واژه‌ی اصلی را نمی‌رساند.
4. یکی از حقوق فرزندان بر پدر و مادر انتخاب نام نیک و خوب است و این وظیفه‌ای است که هر پدر و مادری نسبت به فرزندان خود باید به خوبی انجام دهد. از امام علی(ع) در حدیثی حکایت شده: «حق کودک بر پدر و مادر این است که اسم نیکویی بر او بگذارند، او را با آداب اسلامی و آداب نیکو پرورش دهند و به او قرآن را بیاموزند.»2
5. هدف از خلقت و زندگی انسان سعادت یافتن اوست و تمام کارها باید در این راستا قرار گیرد حتی نامگذاری و انتخاب اسم. هر اسمی تاثیرات خاص خود را دارد چنانچه هر چیزی اثرات خود را بروز می‌دهد. انتخابٍ نامٍ خوب و زیبا مقدمه‌ای برای تشویق به خوبی‌ها و صفات پسندیده است. اسمی که از یک پیشینه‌ی مثبت برخوردار است باعث تلقین همان خوبی‌ها در فرد می‌شود و این درباره‌ی اسامی با پیشینة بد و منفی نیز صادق است.
به عنوان مثال: تاثیر پوشیدن لباس‌های مختلف:
کسی که لباس سفید و تمیز می‌پوشد از مکان‌های آلوده و کثیف پرهیز می‌کند، و سعی می‌کند که لباس سفید تمیزش، تمیز و سفید باقی بماند. یا ورزشکاری که لباس ورزشی می‌پوشد و تاثیر روانی خاص دارد برای ورزش کردن انگیزه‌ی بیشتری دارد تا زمانی که لباس مخصوص ورزش را نپوشیده است.
6. یکی از علائم و نشانه‌های دوستی و دشمنی ما نسبت به افراد، استفاده و یا عدم استفاده‌ی ما از اسامی ایشان است. بهتر است اسامی افراد مورد علاقه‌ی خود را بر فرزندان خود انتخاب کنیم. نام‌های ائمه(ع) به عنوان محبوب‌ترین افراد نزد ما بهترین اسامی برای فرزندانمان محسوب می‌شوند.
یکی از وظایف ما زنده نگهداشتن نام و یاد بزرگان است که می‌‌تواند با قراردادن نام این بزرگان بر کودکان محقق شود. همانگونه که امام حسین(ع) برای زنده نگه داشتن نام و یاد پدر بزرگوارش امام علی(ع)، نام تمام پسران خود را علی قرار داد.
7. یکی از آثار و نتایج استفاده از نام‌های ائمه(ع) ایجاد یک فضای پر مهر و عطوفت در خانه است زیرا در احادیث متعدد از پیامبر اکرم(ص) حکایت شده:
«هر گاه نام فردی را «محمد» قرار دادید، کارهایش را زشت مشمارید (سوء ظن نداشته باشید) خواسته‌ی او را رد نکنید و در مجالس خود او را جای دهید.»3
با چنین توصیه‌هایی که در مورد افراد با اسامی ائمه(ع) شد، اگر افراد به احترام صاحب اسم همدیگر، حرمت یکدیگر را نگه دارند. دیگر جایی برای بد اخلاقی و سایر صفات زشت در محیط مقدس خانواده باقی نمی‌ماند.
8. باید یادآوری کرد که استفاده از اسامی ائمه(ع) خیرات و برکات مادی و معنوی فراوانی در زندگی ما به ارمغان می‌آورد که بسیاری از این برکات از توجه ما به دور است. بعنوان مثال از امام باقر(ع) حکایت شده: «شیطان از نام «محمد» و «علی» متنفر و گریزان است و از شنیدن نام دشمنان ما اهل بیت خوشحال و مغرور می‌شود.»4
یا پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: خانه، مجلس و گروهی که فردی با نام «محمد» در آن باشد، مبارک و سرشار از برکات است.5
و در برخی کتب فقهی از امام رضا(ع) حکایت شده: «خانه‌ای که در آن افرادی با نام محمد یا احمد یا علی و یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله یا فاطمه از زنان آنان باشد؛ در آن خانه فقر داخل نمی‌شود.»
ali

88/5/6
11:38 عصر

حکایت های امام علی (ع)

بدست مهدی فرهادپور در دسته

نوک قلمهایتان را نازک کنید و از فاصله سطرهایتان بکاهید و عبارات زائد را حذف کنید و به معانى توجه کنید و از زیاده روى بر حذر باشید زیرا اموال مسلمانان ضرر و زیان را تحمل نمى کند.
آنچه ملاحظه کردید بخشى از توصیه هاى امیرالمؤمنین علیه السلام به کارگزاران و دبیران ضابطین امور دیوانى و اداراى است که نوک قلمها را نازک بتراشند تا کاغذ و مرکب کمتر مصرف شود، که اموال مردم نباید بیهوده به هدر رود، این مداقه در حساب نسبت به بیت المال منطق على علیه السلام طلایه دار عدل و حق است که از این مجمل حدیث مفصل باید خوانده بویژه ما که شیعه و پیروى از آن بزرگوار را مدعى هستیم .
در سیره مبارکه آن حضرت نیز نمونه هاى عینى بسیارى است که از سخت گیرى و دقت آن حضرت در اموال عمومى و حتى خصوصى حکایت دارد.
شبى در بیت المال نشسته بود و به بررسى و محاسبه اموال مى پرداخت ، در این حال طلحه و زبیر وارد شدند تا در خصوص پست و مقامى براى خود با آن حضرت مذاکره کنند. امام چراغ بیت المال را که از پیه و روغن مى سوخت خاموش کرد. آنها سبب را پرسیدند امام در پاسخ فرمود: شما مى خواهید در مسائل شخصى صحبت کنید و این چراغ بیت المال است و متعلق به مسلمین و نباید صرف اهداف شخصى بشود.
داستان عقیل را نیز مى دانیم و همچنین نامه امام به شریح قاضى در خصوص خرید خانه و توصیه هاى زاهدانه که در نهج البلاغه آمده است اینها نمونه هائى است از سیاست مولاى متقیان در مسائل اقتصادى و بیت المال و بیانگر این حقیقت است که مسئله حقوق عمومى دقیق تر از آن است که تصور مى کنیم

على علیه السلام فرموده است :
((اذا رغبت فى صلاح نفسک فعلیک بالاقتصاد و القنوع و التقلل ))
اگر انسان به صلاح و سعادت خویش علاقه مند است بایست اعتدال در مصرف و قناعت و کم خرج کردن را پیشه سازد.
مى گویند یکى از وزراى جنگ ایران در یکى از سفرهایش به ژاپن دو عدد قالیچه ها را برگردانیده و مى گوید: از هدیه شما متشکرم اما به دو علت از قبول آن معذورم . اولا دستمایه اى موجود نبود که بدان وسیله طبق عرف هدیه شما را جبران کنم . ثانیا این قالیچه ها با زندگى ساده من مناسب نیست زیرا باید دیگر وسائل زندگى خود را نیز متناسب با آن تغییر دهم و این براى من میسر نیست

منبع : مردان علم در میدان عمل جلد
ali